mouse code|mouse code

کد ماوس

سفارش تبلیغ
صبا ویژن


رد پای خیال

بسم رب المهدی

هر که را با خط سبزت سر سودا باشد

پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد

تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر

کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد

عمریست چشم بر جاده دوخته ایم به انتظار دیدار آسمانیت.عمریست دست طلب به آسمان بلند کرده ایم به امید ظهور تاریخی ات.

تا کی در این انتظار به سر بریم ای گل نرگس؟

 تا کی باید چشم دوخت به پیچ جاده به این امید که تو بیایی؟

چند جمعه ی دیگر مانده به جمعه ی طلوع عدل تو؟

خسته ایم.خسته از شمردن جمعه های بی خبری.و می دانم که تو نیز خسته ای،خسته تر از همه ی ما.خسته از ما،خسته از گستاخی ما،خسته از پیمان شکنی ما،خسته از دروغ و ریا و نامهربانی ما.

شرمنده ایم آقا!

شرمنده از اینکه مرهم نبوده ایم برای زخمهای دلت،چه بسا نمک پاش دل ریشت نیز بوده ایم.

باز هم شرمنده ایم!

شرمنده ینگاه پر مهرت،شرمنده ی دل دریاییت،شرمنده ی آن همه اشک که از چشمه ی چشم جاری می کنی تا بخواهی از خدا آمرزش این قوم اسیر غفلت را.

اما مبادا از ما رو بگردانی که بیچاره ایم!مبادا رهایمان کنی که در لبه ی پرتگاهیم و فقط امید بر دست پر مهر تو بسته ایم.

مبادا در نماز شبهایت فراموشمان کنی که فقط دل به تو و دعای تو خوش کرده ایم.

نه آقا!

می دانم که از ما رو نمی گردانی،رهایمان نمی کنی و به فراموشیمان نمی سپاری،که اگر اینگونه بود اکنون به بدبختی های عظیم دچار بودیم.

آقا جان!

هرچند ما بدیم تو ما را بدان مگیر             شاهانه ماجرای گناه گدا بگو

هرچند بدیم اما همراه خوبانت دست به دعا بر داشته ایم تا از خدا بخواهیم ظهور آسمانیت را.و هدف مل از اینکه اینجاییم ،در هیئت منتظرانت،چیزی جز این نیست.

و تو نیز دعا کن و کمک کن که دعوت کننده ی به سوی تو،عمل کننده ی به اوامر تو و منتظر واقعیت باشیم.

به تن مقصرم از دولت ملارمتت              ولی خلاصه ی جان خاک آستانه ی توست

آری ای منتظران!اگر ما چشم به راه اوییم،اگر منتظر طلوع نوریم،اگر در انتظار هدل واقعی هستیم باید وظیفه ی خود را به عنوان منتظر او به درستی انجام دهیم،نه فقط به زبان ،نه فقط با کمیل و ندبه خواندن بلکه از جان و دل باید برای زمینه سازی ظهور او تلاش کرد.

و ناامید نشویم اگر این جمعه هم گذشت و او نیامد،چراکه جمعه های بی خبری به پایان می رسد و ماه همیشه پشت ابر نمی ماند.

میرسد

  مرا عبور می دهد

       ز روزهای سرد سخت

                   خاک را پرنده می کند

                                سنگ را درخت.


نوشته شده در یکشنبه 89/2/26ساعت 4:2 عصر توسط ستاره صبح نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ